خشم کودکان
یکی از موارد اساسی در کنترل کودک، فهم علل خشمها، نگرانیها، ترسها و فریادها منشعب از همین علل است
که معلولش رفتارهای پرخاشگرانه و تندخویی و تخریب او به عنوان اعتراض است که گاه منطقی و گاه غیرمنطقی است.
درک خشم و نگرانی منطقی کودک و بیان آن از سوی والدین،
احساس آرامش و امنیت به کودک داده و رابطهاش را با والدین مستحکمتر و قویتر میکند.
خشم و عصبانیت یک احساس بد نیست، بلکه آنچه افراد انتخاب میکنند تا هنگام خشم و عصبانیت انجام دهند
میتواند مثبت یا منفی باشد. کودکان باید یاد بگیرند که هنگام مواجه با احساس خشم چگونه رفتار کنند و
باید یاد بگیرند که به هیچ وجه نباید هنگام ناراحتی پرخاشگری کنند یا بزنند.
خودداری کنید از اینکه هر وقت فرزندتان خشمگین میشود او را آرام کنید. در عوض، به او بیاموزید چگونه خودش را آرام کند.
تنفس عمیق و یک کم استراحت و فاصله گرفتن فقط بخشی از تکنیکهای مدیریت خشم است
که می تواند کمک کند تا زمان خشم و عصبانیت خودشان را آرام کنند.
تحقیقات نشان میدهد فرزندانی که والدین آنها کمالپرست هستند،
بسیار در معرض آسیبهایی از قبیل اضطراب عمومی،
اضطراب اجتماعی، افسردگی، اختلال خوردن، خشم، مشکلات فکری مرتبط با وضعیت ظاهری و تصویر بدن،
حرمت نفس پایین و سرکشی دوران نوجوانی قرار دارند.
ممکن است آنها هراس از اشتباه کردن، هراس از مورد قضاوت تند و بیرحمانه دیگران قرار گرفتن،
عدم اعتماد به خویشتن و عدم تمایل به خواندن یا صحبت کردن در جمع را در ذهن خود بپرورانند.
به عبارت دیگر پدر و مادر مضطرب افراد وسواسی و کمالپرست و مضطرب و خشمگین تربیت میکنند.
بدون دیدگاه